عزیزم توکه نیستی ...

ساخت وبلاگ
اصلا نمیدونم اسم سر تیتر نوشته م رو چی بزارم که وبلاگ ثبتش کنه.امشب اسمشو گذاشتم آرامشاره آرامشخیلی قشنگهمثل الان قلب و روح منهیچ چیزی به اندازه آرامش داشتن لذتبخش نیست حتی سلامتیکل وبلاگم رو خوندم.تمام مطالبم برای تو بود تویی که نه میدونم کجایی نه میدونم با کی هستی و نه میدونم چکار میکنی و ووووکاش از همون موقع که با نامردی تمام ترکم کردی و رفتی این آرامش رو داشتم و زجر نمی کشیدم.کاش همه چی خوب پیش میرفت تا منم کمتر بهت فکر میکردم.ولی مگه میشد یا مگه میشه از تو گذشت نه فراموش میشی نه ازیاد میری همیشه مثل همان روزای اول آشنایی هستی برام.جاده سرابله .خونه ای که اونجا داشتیم و وقتی که دلتنگ بودیم میرفتیم روی سنگ می نشستیم سنگ توی خونمون مثلا بود.خونمون دیوار داشت.خوشها همونجا دفن شدن.از موقعی که اون پناهگاهمون تواون جاده خراب شد توهم خراب شدی.گفتم خوبه نزدیک هم باشیم راحتتریم خودمو به آب و اتش زدم تا بالا و پایین خونه خریدیم بازم افسوس خرابش کردی.نابودم کردی.از دستت چه ها که نکشیدم وااااااااااااای واااااااااااای از دستتوای وای از دستتنمیدونم دارم چی مینویسم ولی همینو میدونم که غرق در اشکم.غرق در دلتنگیمغرق در گذشته مگذشته ای که با هزاران بدبختی ساختیمش و یک روزه نابودش کردیحقم پیشت زیادهاز حقم نمیگذرم.انشالا روزی بیای برای حلالیت تا دیر نشدهدوازده سال کم نبودحق من........ عزیزم توکه نیستی ......
ما را در سایت عزیزم توکه نیستی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bano-100 بازدید : 76 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 20:40